مرادی که علیه ورزشکارسالاری صحبت کرده بود، با واکنش سجاد انوشیروانی مواجه شد و سرمربی پیشین تیم ملی وزنهبرداری، فدراسیون را مقصر اصلی در ترویج ورزشکارسالاری معرفی کرد، اما موضوعی که بعد از آن مطرح شد و ابعاد جالبی به این درگیری داد، دریافت پاداش قهرمانی کیانوش رستمی در المپیک ۲۰۱۶ ریو توسط انوشیروانی به عنوان مربی بود.
بیشتر بخوانید:
انوشیروانی که در مظان اتهام دریافت پاداش قهرمانی رستمی با وجود اینکه نقشی در آن نداشته بود، قرار گرفت؛ او پاداش را حق خود دانسته بود، اما موضوع زمانی جالب میشود که رستمی در همان زمان المپیک ریو بارها و بارها عنوان کرده بود بدون کمک هیچ مربی و به تنهایی موفق به کسب مدال طلا شده، هر چند انوشیروانی مدعیست که اگر او در ۲ ماه آخر اجازه تمرین به رستمی را در کنار سایر ملیپوشان نمیداد، موفق به کسب مدال طلا نمیشده است.
به اینکه این رویه درست یا اشتباه بوده کاری نداریم؛ موضوعی که در این بین مطرح شده محق دانستن انوشیروانی در دریافت پاداش کاریست که عملاً نقشی در آن نداشته! چطور انوشیروانی برای کاری که انجام نداده و مدالی که هیچ نقشی در آن نداشته انتظار دریافت پاداش دارد و آن را حق خود میداند؟! او خود بارها قبل از المپیک در مصاحبههایش نیز اعلام کرده بود مسئولیت نتایج رستمی در المپیک با خودش است و او نقشی در آن ندارد.
اگر روش کیانوش رستمی در تمرین انفرادی اشتباه و به نوعی ورزشکارسالاری بوده و انوشیروانی هم به آن انتقاد دارد که اشتباه بوده، چطور خود را در دریافت پاداش آن روش غلط محق میداند و اگر درست بوده چرا نسبت به تمرینات انفرادی و ورزشکارسالاری انتقاد دارد. استاندارد دوگانه دقیقاً مصداق رفتار سرمربی سابق تیم ملی است.
به نظر میرسد انوشیروانی در این مقطع منافع شخصی را برخلاف گفتههایش بر منافع ملی و البته مقابله با ورزشکارسالاری که زمانی مدعی بود بخاطر آن از سرمربیگری تیم ملی کنار رفته، ارجح دانسته و حالا که در مسیر انتخاب قرار گرفته ترجیح داده برخلاف جریان آب حرکت کند و با حرکتی رونالدینیویی هم از ورزشکارسالاری انتقاد کند و هم پاداش ورزشکارسالاری را دریافت کند؛ موضوعی که بهتر است انوشیروانی جایگاه خود را در آن مشخص کند که مخالف ورزشکارسالاری است یا موافق دریافت پاداش آن. به نظر میرسد برق سکههای طلا سبب شده تا سرمربی وقت تیم ملی منافع ملی را در این مورد به خصوص نبیند!